هیهات از خیال...

یا رب! من آنِ تو‌ام ، مرا به من باز مده...

11. اندر حکایت کشیدن آینده در گذشته!

/

ببینید چی پیدا کردم!

 این نقاشی رو من در سن 10 سالگیم کشیدم یعنی درست 10 سال پیش. یعنی ده سال پیش آینده خودم رو اینطور نقاشی کردم، درحال کار توی آزمایشگاه. (لطفا استعداد نقاشیمو نسنجید😌) البته از نقاشی دوسالگی داداشم هم بینسیب نمونده.

یادمه یکی از دوستام که رشته دندونپزشکی قبول شده بود ازم پرسید: تو چرا این رشته رو قبول نشدی؟

یادم نیست اون لحظه چی جوابشو دادم ولی الان میدونم اگه اون رشته رو قبول میشدم چیزایی رو که الان دارم اون موقع صد در صد نداشتم. مثل لحظات شادی که دارم، تفریحاتم، فعالیت های فرهنگیم، دوستام، همکلاسیام، اساتیدم و آدمایی که آشنایی باهاشون برام یه دنیا نعمته. 

البته دوستم این سوالو نپرسید که مثلا تحقیرم کنه یا هرچیزی. ولی چند روز پیش که دیدمش درحالی که داشتیم درباره درس و دانشگاه و خوابگاه و غیره صحبت میکردیم. فهمیدم که از رشته اش خشنوده اما به شدت احساس تنهایی میکنه، زیاد شاد نبود. و از دیدن ما که دوستای قدیمی هم بودیم خیلی خیلی خوشحال به نظر میرسید. 

۱
About Me
بسم الله الرحمن الرحیم

فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ ...
به سوی تو گریختم ...
به سوی تو...
به سوی تو...
به سوی تو...
گریــــــــختم ...
.
#مناجات شعبانیه

کجا را دارم
جز درِ خانه ی تو؟!
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان